برگرفته از:http://v89kazeroon.blogfa.com/
کليات کرم شناسی
تعريف انگل انگل به موجود زندهای گفته ميشود که در داخل يا خارج بدن موجود زنده ديگری زندگی و نيازهای زيستی خود را از وجود آن تأمين میکند و کم و بيش موجب ضرر و زيان ميزبان خود ميشود
زندگی انگلی
زندگی انگلی يکی از اشکال همزيستی بين دو موجود از دو جنس مختلف است که يک همزيست (انگل) در سطح يا داخل بدن همزيست ديگر (ميزبان) زندگی و تغذيه ميکند و به سلامت آن آسيب وارد میسازد. اين همزيستی ممکن است دائمی يا موقت باشد
کرم شناسی
کرم از کلمه يونانی هلمينز يا هلمينتوس گرفته شده كه به معنی يک کرم است. کرمشناسی بخشی از انگلشناسی است که در آن کرمهای انگلی و ارتباط آنها با ميزبان مورد بررسی قرار ميگيرد
کليات کرم شناسی
تعريف انگل انگل به موجود زندهای گفته ميشود که در داخل يا خارج بدن موجود زنده ديگری زندگی و نيازهای زيستی خود را از وجود آن تأمين میکند و کم و بيش موجب ضرر و زيان ميزبان خود ميشود
زندگی انگلی
زندگی انگلی يکی از اشکال همزيستی بين دو موجود از دو جنس مختلف است که يک همزيست (انگل) در سطح يا داخل بدن همزيست ديگر (ميزبان) زندگی و تغذيه ميکند و به سلامت آن آسيب وارد میسازد. اين همزيستی ممکن است دائمی يا موقت باشد
کرم شناسی
کرم از کلمه يونانی هلمينز يا هلمينتوس گرفته شده كه به معنی يک کرم است. کرمشناسی بخشی از انگلشناسی است که در آن کرمهای انگلی و ارتباط آنها با ميزبان مورد بررسی قرار ميگيرد
انواع مختلف زندگی انگلی
انگلها برحسب محل زندگی، سير تکاملی و زيستشناسی، به اشکال مختلف زندگی میکنند
انگلهای داخلی
اين انگلها در داخل بدن ميزبان زندگی میکنند، مانند کرمهای لوله گوارش
انگلهای اجباری
اين انگلها براي بقا و سير تکاملی خود، تمام يا دستكم بخشی از زندگی خود را بايد در بدن ميزبان طی کنند، وگرنه از بين ميروند. با وجود اين، بسياری از انگلهای اجباری داراي مرحله آزادزی در خارج از بدن ميزبان هستند، مانند نماتودهای لوله گوارش نشخوارکنندگان
انگلهای اختياری
انواعی که در خارج بدن ميزبان زندگی میکنند، اغلب انگل نيستند، ولی اگر به طورتصادفی وارد بدن شوند، براي مدتی انگلی میشوند، مانند آلودگی انسان به نماتود آزادزی ميکرونما
انگلهای موقتی
اين انگلها در مدت کوتاهی از بدن ميزبان تغذيه كرده و سپس آن را ترک ميکنند، مانند زالو و ساس
انگلهای دائمی
اين انگلها تمام يا قسمت مهم زندگی خود را (دوران بلوغ) در بدن ميزبان می گذرانند
انگلهاس تصادفی
اين انگلها بهصورت اتفاقي وارد بدن ميزبانی به غير از ميزبان اصلي خود میشوند، مانند آلودگی انسان به مرحله نوزادی آسکاريس سگ
انگلهای سرگردان
در بعضی مواقع انگلها از محل زيست اصلی به اندام ديگری در بدن ميزبان مهاجرت ميكنند و در آنجا جای میگيرند، مانند وجود فاسيولا هپاتيکا (ترماتود کبدی) در ريه
انواع ميزبان
ميزبان نهايی
ميزبان نهايی موجودی است که انگل در آن به مرحله بلوغ میرسد
ميزبان واسط
ميزبان واسط موجودی است که بخشی از سيرتکاملی انگل (مرحله نوزادی، کيستی يا مرحله تکثير غيرجنسی) در بدن آن طی میشود، ولی در آن به مرحله بلوغ نمیرسد
ميزبان حامل
در صورتی که انگل وارد بدن ميزبانی شود و بدون رشد زنده بماند و براي موجود ديگر عفونتزا باشد، آن ميزبان را حامل ميگويند، مانند آلودگي موش به نوزاد توکسوکارا کانيس
ميزبان مخزن
ميزبانی که در سير تکاملی انگل جای ميزبان اصلی قرار گيرد، ميزبان مخزن نام دارد كه از نظر اکولوژيکي شبيه ميزبان حامل است، با اين حال، اين ميزبانها در زمانی که ميزبانهای طبيعی در دسترس نباشند، انگل را به شکل خاموش در خود نگه ميدارند
سير تکاملی
سيرتکاملی مستقيم
بعضی از انگلها براي تکميل چرخه زندگی خود فقط به يک ميزبان نياز دارند، مانند آسکاريسها
سيرتکاملی غيرمستقيم
برخی انگلها در چرخه زندگی خود به بيش از يک ميزبان نياز دارند، مانند کرمهای نواری
بيولوژی و فيزيولوژی سستودها
سستودها کرمهای مسطح، بندبند و روبان شکل، بهرنگ سفيد يا قهوهای هستند. طول آنها از چند ميلیمتر تا چند متر متغير است، هرمافروديت هستند و هربند در مرحله بلوغ از نظر جنسی کامل است. سستودها لوله گوارش ندارند و همگی انگل هستند. اغلب آنها در روده ميزبانهای مهرهدار زندگی میکنند. سير تکاملی سستودها (به جز يک گونه) غيرمستقيم است و در چرخه زندگی آنها يک يا دو ميزبان واسط وجود دارد. در بدن ميزبان واسط مرحله عفونتزای انگل بهوجود میآيد
بدن کرم بالغ از سر يا اسکولکس ، گردن و زنجيرهای از بندها تشکيل شده است
اسکولکس
اسكولكس اغلب کروی و وظيفه اصلی آن چسباندن کرم به جدار محل زندگی و جابهجايی آن است. اسکولکس در سستودها به سه شکل بادکشدار، دارای بوتريا و بوتريديا ديده ميشود
اسکولکس دارای بادکش
بادکشها بهصورت ديسکهای عضلانی و عضو چسبيدن حقيقی هستند و به آنها استابولا گفته ميشود. در برخی سستودها در بخش راسی اسکولکس عضوی به نام روستلوم وجود دارد که ممکن است واجد يک يا چند رديف قلاب باشد. به سستودهايی که بادکش يا روستلوم آنها دارای قلاب باشد، مسلح و به آنهايي که فاقد قلاب ندارند، غيرمسلح میگويند
اسکولکس دارای بوتريا
دو شيار کمعمق مکنده با ساختمان عضلانی ضعيف است که در سستودهای راسته پزودوفيليدهآ ديده میشود
اسکولکس دارای بوتريديا
دو تا چهار عضو برگي يا آويزمانند با کنارههای باريک و ساختمان عضلانی قوی است که در سستودهای راسته تترافيليدهآ (سستودهای ماهيان) ديده میشود
گردن
گردن بلافاصله بعد از اسکولکس قرار دارد. قسمت باريک بدون بند است که سر را به بدن (بندها) متصل ميکند. اندازه آن در سستودهاي مختلف متفاوت است. بندها توسط سلولهای جنينی يا اجدادی اين ناحيه توليد میشوند
بدن
بدن سستود از تعدادی (حداقل3 تا چندهزار) بند تشکيل شده است. به مجموعه تکراری بندها استروبيلا میگويند. در بندهای نزديک به گردن، بهطور معمول عرض بند بيشتر از طول آن است، در حالی که در بندهای انتهايی طول آن بيشتر از عرض بند است. با وجود اين در بعضی از سستودها همواره عرض بند بيشتر از طول آن است. در بندهای ابتدايی اندامهای تناسلی بهخوبی مشخص نيست، ولی در بندهای بعدی به تدريج اندامهای تناسلی رشد میکنند و بهشکل بالغ درمیآيند. بندهای انتهايی بارور هستند. بهطور معمول اين بندها از کرم جدا شده و از بدن ميزبان دفع میشوند
پوشش بدن
سطح بدن سستودها را بافتی سينسيتيال به نام تگومنت میپوشاند که از نظر سوخت و ساز فعال است. اين پوشش در جذب مواد غذايی، گوارش، تنظيم اسمزی، دفع مواد زايد و حفظ کرم در برابر آنزيمها و سيستم ايمنی ميزبان دخالت دارد
سطح خارجی تگومنت سستودها را زوايدی بهطور منظم میپوشاند که به آنها ميکروتريکس گفته میشود و نقش آنها افزايش سطح جذب است
دستگاه عصبی
مرکز عصبی در سستودها در اسکولکس قرار دارد و شامل مجموعهای از عقدهها و رابطهاست. از اين مرکز چند رشته عصب طولی جدا شده است كه در سراسر بدن امتداد می يابد
دستگاه دفعی
دستگاه دفعی در سستودها از تعدادی لوله عريض جمعآوریکننده که در تمام طول کرم امتداد دارد و از تعدادی لوله فرعی باريک که به سلولهای ترشحی شعله مربوط میشوند، تشکيل شده است. در بيشتر کرمها يک زوج مجرای جمعآوریکننده پشتی و يک زوج مجرای شکمی وجود دارد. قبل از جدا شدن بند، مجاری در بند آخر در يکديگر ادغام میشوند و مثانه واحدی را بهوجود میآورند. پس از جدا شدن بند آخر چهار مجرا بهطور جداگانه در لبه خلفی بند جديد انتهايی به خارج مربوط میشوند
در سستودها اسکلتبندی، دستگاههای گردش خون، گوارش و تنفس وجود ندارد
دستگاه توليد مثل
همه سستود (بهجز يک گونه) هرمافروديت هستند، يعنی در هر بند هم دستگاه تناسلی نر و هم دستگاه تناسلی ماده وجود دارد
به طور معمول ابتدا دستگاه تناسلی نر در بندها بهوجود میآيد. دستگاه تناسلی در گونههای مختلف دارای تعداد متفاوتی بيضه (1 تا صدها عدد) بوده که بهطور معمول بيش از صد عدد است. از بيضهها مجاری آوران جدا میشوند و از بههم پيوستن اين مجاری، مجرای وابران بهوجود می آيد. اين مجرا به طرف منفذ تناسلی مشترک امتداد میيابد و به اندام تناسلی نر بهنام سير ختم میشود. سير در درون کيسه سير قرار گرفته است
دستگاه تناسلی ماده در سستودها از يک تخمدان و ضمايم وابسته تشکيل شده است. تخمدان ممکن است يک تکه، دو تکه يا چند تکه باشد. از تخمدان مجرايی به نام اويدوکت خارج می شود، اين مجرا وارد کيسهای به نام اووتيپ ميشود. اووتيپ محل تشکيل تخم و پوسته آن است. سرانجام از اووتيپ مجرايی مجزا میشود که در انتها به مهبل و منفذ تناسلی مشترک ختم میشود. از طرف ديگر رحم نيز از اووتيپ بهوجود میآيد و بعد از بلوغ جنسی شکل واقعياش را پيدا میكند که تخمها در آن ذخيره میشوند و در سستودهای مختلف شکل آن متفاوت است
غدد ويتلين که از تعداد زيادي فوليکول تشکيل شده است ياختههايی توليد میکنند که پس از تشکيل تخم در اووتيپ موادی برای تشکيل پوسته تخم از خود ترشح میکنند در ضمن بهنظر میرسد غدد مهليز که در اطراف اووتيپ قرار دارند، ترشحات آنها در تشکيل پوسته خارجی تخم دخالت دارد
سير تکاملی
چرخه زندگی سستودها غيرمستقيم است و در سير تکاملی آنها يک يا دو ميزبان واسط وجود دارد. تخم سستودها بعد از رسيدن به محيط خارج عفونت زاست و داخل آن جنين شش قلابی يا انکوسفر وجود دارد. تخم توسط ميزبان واسط خورده ميشود. در اثر تراوشهاي معدي رودهای انکوسفر فعال آزاد می شود. در مهره داران اونکوسفر مخاط روده را سوراخ میكند و با جريان خون يا لنف به محل مورد نظر خود میرسد و در بیمهرگان به حفره عمومی بدن منتقل میشود. هنگامی که اونکوسفر به محل استقرار خود رسيد، قلابهايش را از دست میدهد و بسته به گونه انگل نوزاد مرحله دوم بهنام متاسستود تشکيل میشود که ممکن است با جوانه زدن داخلی يا خارجی تکثير يابد. اين نوزاد براي ميزبان نهايی عفونتزاست. ميزبانهای واسط سستودها تعداد زيادی از مهره داران و بی مهرگان هستند. اشکال نوزادی سستودها (متاسستود) در بدن ميزبانهای واسط به شرح زير است:
سيستی سرکوئيد
اين نوزاد دارای يک اسکولکس است که در داخل کيست کوچک و محکمی قرار گرفته است. همچنين يک زائده، دم مانند خلفی دارد که حاوی قلابهای نوزادی است. اين مرحله نوزادی در بدن موجودات بی مهره تشکيل می شود (مانند نوزاد ديپيليديوم کانينوم)
سيستی سرکوس
کيست پر از مايع و داراي يک اسکولکس است که در درون خود فرورفته است. ميزبانهای واسط اين نوزاد مهره داران هستند (مانند نوزاد تنيا هيداتيژنا)
استروبيلوسرکوس
اين نوزاد شبيه نوزاد سيستی سرکوس است ولی اسکولکس به طور معمول به درون خود فرو نرفته است و بعد از گردن تعدادی بند وجود دارد (مانند نوزاد تنيا تنيه فورميس)
سنوروس
سنوروس کيسه پر از مايعی است که تعداد زيادی اسکولکس بهطور مستقيم روی جدار داخلی کيست وجود دارد (مانند نوزاد تنيا مولتی سپس)
کيست هيداتيک
کيست بزرگ و پر از مايعی است که غشای داخلی آن تعداد زيادی کيسه زايا توليد میکند. اين کيسهها توسط پايهای به جدار کيست متصلاند و در داخل آن تعداد زيادی پروتواسکولکس وجود دارد که به جدار داخلی آن چسبيدهاند (مانند: نوزاد اکينوکوکوس گرانولوزوس)
تتراتيريديوم
اين نوزاد کرم مانند است و بدني ستبر دارد. اسکولکس حاوی بادکش آن به طور عميق به داخل بدن فرو رفته است (مانند نوزاد مزوسستوئيدس لينهآتوس)
پروسرکوئيد
اولين مرحله نوزادی سستودهای راسته پزودوفيليدهآ است. در اين کرمها پس از خروج نوزاد (کوراسيديوم) از تخم چنانچه نوزاد توسط بندپايان آبزی خورده شود، در بدن آنها نوزادي بهوجود ميآيد که بدنی ستبر دارد و در قسمت داخلی آن شش قلاب ديده میشود (مانند نوزاد مرحله اول ديفيلوبوتريوم لاتوم)
پلروسرکوئيد
در صورت خورده شدن پروسرکوئيد توسط ميزبان واسط دوم (ماهي) اين مرحله بهوجود می آيد. اين نوزاد بدنی طويل و ستبر دارد، همچنين اسکولکس آن شبيه مرحله بالغ است (مانند ديفيلوبوتريوم لاتوم)
رشد در بدن ميزبان نهايی
هنگامی که نوزاد مرحله دوم توسط ميزبان نهايی خورده ميشود، ديواره کيست تحت تأثير برخی از عوامل مانند آنزيمهاي رودهای هضم می شود و اسکولکس به خارج برمی گردد و به مخاط روده می چسبد و توليد بندها آغاز می شود
بيولوژی و فيزيولوژی ترماتودها
دسته ديگر از کرمهای پهن ترماتودها يا فلوکها هستند. بيشتر اين کرمها از سطح پشتی شکمی پهن هستند و ساختمان بندبند ندارند. بدن آنها برگ شکل و گاهی مخروطی يا استوانهاي است. برخلاف سستودها، اين گروه از کرمها لولة گوارش دارند، ولي دستگاه گوارش آنها ناقص است. بيشتر اين کرمها دوبادکش دارند. بادکش قدامي اطراف دهان را احاطه کرده و مخصوص دريافت مواد غذايي است. بادکش ديگر در سطح شکمی قرار دارد که به آن استابولوم گفته ميشود و براي چسبيدن به بدن ميزبان مورد استفاده قرار ميگيرد. بادکشها ساختمان عضلانی دارند و با خاصيت ايجاد خلأ به بدن ميزبان میچسبند. در بين اين انگلها ترماتودهای ديژنهآ از نظر دامپزشکی و پزشکی اهميت دارند. بيشتر آنها انگلهای داخلی مهرهداران هستند. سيرتکاملی اين کرمها غير مستقيم و ميزبان واسط آنها حلزون است
پوشش بدن
سطح بدن ترماتودها مانند سستودها از تگومنت پوشيده شده است که از نظر سوخت و ساز فعال است و در جذب مواد غذايی، حفظ کرم در برابر آنزيمها و سيستم ايمنی ميزبان، دفع مواد زايد و تنظيم اسمزی دخالت دارد
دستگاه گوارش
لوله گوارش ترماتودها ناقص است. دهان، اغلب در بادکش دهانی قرار دارد و توسط يک مجرا به حلق، مری و روده کور متصل است. در بيشتر ترماتودها رودی کور دو شاخه و در برخی منشعب است
دستگاه دفعی
مانند سستودها، دستگاه دفعی از سلولهای شعله تشکيل شده است. اين سلولها در بدن کرم پراکندهاند. سلولهای شعله به مجاري جمعکننده متصل شده و سرانجام به دو مجرای طولی منتهی می شوند و توسط مثانهای در خلف کرم به خارج راه می يابند
کار دستگاه دفعی، دفع مواد زايد است، ولی علاوه بر آن شواهدی وجود دارد که اين سيستم در تنظيم اسمزی هم دخالت دارد
دستگاه عصبی
دستگاه عصبي مرکزی مانند سستودها از يک جفت عقده مغزی تشکيل شده است. اين عقدهها در اطراف مری قرار دارند و از اين مرکز رشتههای عصبی به طرف جلو و پشت بدن امتداد می يابند و آنها را عصب دهی می کنند
تگاه توليد مثل
ترماتودها مانند سستودها هرمافروديت هستند (بهجز خانواده شيستوزوماتيده که جنس نر و ماده از هم جدا هستند). دستگاه تناسلی نر بهطور معمول از دو بيضه تشکيل شده است که توسط مجاری کوتاهی بهنام مجاری آوران به لوله واحدی به نام مجرای برنده می رسد. انتهای اين مجرا انبساط يافته است كه مخزن منی را بهوجود می آورد و به اندامی بهنام سير منتهی می شود که عمل جفتگيری را انجام می دهد. سير درون کيسه سير قرار گرفته است
دستگاه تناسلی ماده از يک تخمدان منفرد تشکيل شده است. تخمدان بهطور معمول گرد يا بيضوی و گاهی منشعب است و از آن مجرايی بهنام تخمدان خارج می شود. لوله ديگری به نام مجرای لورر به آن ملحق می شود. علاوه بر اندامهای ياد شده غدد زرده يا ويتلين در دو طرف بدن قرار گرفتهاند. از اين غدهها لولهای بهنام مجرای برنده زرده خارج می شود. اين دو لوله در قسمت مرکزی بدن به همديگر ملحق شده و به مجرای تخم متصل می شوند. پس از پيوستن مجرای ويتلين به مجرای تخم، کيسه مخصوصی به نام اووتيپ ايجاد میشود که اطراف آن را سلولهای ترشحی بهنام غدد مهليز اشغال کرده است. اين غدد ترشحات خود را توسط مجرايی به داخل اووتيپ می ريزند. در اووتيپ تخمها تشکيل می شوند و سرانجام لوله رحمی از اووتيپ خارج میشود و تا منفذ تناسلی مشترک ادامه می يابد
سيرتکاملی
تخمها برحسب محل زندگی انگل به وسيله مدفوع يا ادرار به خارج می رسند. در بسياری از ترماتودها مراحل رشد در داخل تخم طی میشود. در اين صورت تخمها هنگام خروج از بدن ميزبان واجد نوزاد هستند، ولی در گروهي ديگر ياختههای زايا به تعداد کمی تقسيم میشوند و ادامه رشد آنها درمحيط خارج صورت می گيرد. در مورد ترماتودهايی که نوزاد آنها در محيط خارج در داخل تخم بهوجود میآيد، عواملی مانند آب، اکسيژن، pH و درجه حرارت محيط در رشد و خروج نوزاد دخالت دارند. اولين مرحله نوزادی ترماتودهای ديژنهآ را ميراسيديوم میگويند. اين نوزاد موجودی مخروطی است كه سطح بدنش مژکهای فراوانی دارد. ميراسيديوم به وسيله مژکهای خود در آب شنا میکند، ولی تغذيه نمیکند و برای ادامه سيرتکاملی بايد در مدت چند ساعت حلزون مناسب، را بهعنوان ميزبان واسط پيدا کند. پس از يافتن حلزون، ميراسيديوم با زايده رأسی به آن میچسبد و با هضم بافتها به داخل آن نفوذ می کند و با پيشرفت حرکت مژههايش را از دست میدهد و تغيير شکل می يابد و به موجود کيسه شکل بهنام اسپوروسيست تبديل میشود. اسپوروسيست تعداد زيادی سلول زايا دارد. اين موجود دهان ندارد و مواد غذايی را از بافتهای ميزبان که در تماسی نزديک با آن است دريافت می كند. مرحله بعدی نوزادی ترماتودها اسپوروسيست دختر يا ردی است. اسپوروسيست دختر شبيه مادر بوده و کيسهشکل است، ولی ردی، بدنی کشيده، بادکش دهانی و يک روده ساده دارد. اگر شرايط محيطی براي حلزون نامناسب باشد، دو نسل ردی يا اسپوروسيست دختر به وجود میآيد. از سلولهای زايای داخل ردی يا اسپوروسيست نسل بعدی به نام سرکر ايجاد میشود. سرکر يک ترماتود نوجوان دارای دم است و بهطور معمول فعالانه از حلزون خارج میشود. محرک واقعی براي خروج سرکر، تغيير درجه حرارت يا شدت نور است. لوله گوارش در سرکرها مانند کرمهای بالغ شامل دهان، حلق و روده کور دوشاخه است
سرکرها انواع مختلف دارند و ساختمان آنها متناسب با دوره کوتاه زندگی آزاد و ورود به داخل بدن ميزبان نهايی يا ميزبان واسط دوم تکامل يافته است
سرکرها برحسب گونه انگل خود را به يکی از اشکال زير به بدن ميزبان می رسانند
1- در عدهای از ترماتودها سرکر بعد از خروج از حلزون در آب شنا می کند و در مدت کوتاهی به سطح گياهان اطراف می رسد، سپس دم خود را از دست میدهد و کيسهدار میشود. به اين مرحله متاسرکر گويند، مانند فاسيولا
2- در عدهای از ترماتودها، سرکر پس از ترک ميزبان واسط بهطور مستقيم از راه پوست وارد بدن ميزبان نهايی می شود مانند شيستوزوما
3- سرکر برخی از ترماتودها پس از آنکه از بدن حلزون ميزبان واسط خارج شد، به بدن ميزبان واسط دوم راه می يابد و در اين ميزبان کيسهدار ميشود. ميزبان نهايی با بلع ميزبان واسط دوم آلوده میشود، مانند ديکروسليوم دندريتيکوم
رشد در بدن ميزبان نهايی
پس از خوردن متاسرکر و پاره شدن ديواره خارجی کيست تحت تاثير آنزيمهای گوارشی، درجه حرارت مناسب و املاح صفراوی، رشد انگل در ميزبان نهايی آغاز می شود و به طرف زيستگاه مناسب خود حركت میکند و پس از چند هفته بالغ می شود. در گونههای شيستوزوما، سرکر عفونتزاست و براي رشد در ميزبان نهايی بايد مهاجرت صورت گيرد
بيولوژي و فيزيولوژي کرمهاي گرد نماتودها))
نما بهمعنی نخ است و نماتودها کرمهای استوانهای، دراز و با تقارن دو طرفی هستند که چون مقطع عرضی آنها گرد است، کرمهای گرد ناميده ميشوند. بدن آنها بندبند نيست و دستگاه گوارش کامل دارند. بهطور معمول جنس نر و ماده از هم مجزا هستند. تاکنون 20000-16000 گونه از نماتودها شرح داده شدهاند و در سلسله جانوری از نظر تعداد گونه بعد از بندپايان و نرمتنان قرار دارند
بيشتر نماتودها استوانهای هستند و اغلب دو طرف بدن باريک است. اندازه آنها از يک ميلی متر تا يک متر متغير است
نماتودها بهطور کلی به دو گروه انگلی و آزادزی تقسيم می شوند. نماتودهای آزادزی جمعيت بزرگی از کرمهای گرد را دربر میگيرند که در زيستگاههای متنوع (خاک، آبهای شيرين و شور) زندگی می کنند و اهميت زيادی در تجزيه مواد شيميايی و ارگانيک دارند
نماتودهای انگلی به سه گروه گياهی، انسانی و حيوانی تقسيم ميشوند. برخی از آنها در تمام طول عمر و برخی در قسمتی از سيرتکاملی خود بهصورت انگل زندگی می کنند
پوست
غشای خارجی بدن از کوتيکول تشکيل يافته و رنگ آن، اغلب سفيد است. پوست، ساختمان پيچيدهای دارد و توسط زيرپوست ترشح و ساخته میشود. پوست از لايههای مختلف تشکيل شده و اولين لاية دفاعي بدن در مقابل اجرام بيماريزا و داروهای ضد کرم است و همچنين نقش مهمي در اسکلتبندی نماتودها دارد
پوست ممکن است در قسمتهاي مختلف بدن تغييراتی کند و ساختمانها و آرايشهاي جديدی در آن به وجود آيد
گاهی قسمتی از پوست در ناحيه قدامی يا خلفی کرم بهشکل برآمدگی درمی آيد که به اين برآمدگی باله میگويند. در صورتی که باله در قسمت قدامی کرم باشد، آن را باله راسی و در صورتی که در قسمت خلفی کرم باشد، باله دمی میگويند. در برخی از گونهها بالهها در تمام طول بدن کرم امتداد میيابند. انتهای خلفی کرم نر در برخی از گونهها (مانند راسته استرونژيليدا) رشد بيشتری يافته است و بهشکل چتر گسترده ديده ميشود كه به آن کيسه جفتگيری می گويند
در بيشتر نماتودها زايدههای پوستی در قسمتهای مختلف بدن ب هويژه در قسمتهای راسی و دمی وجود دارند که به آنها زوايد راسی و دمی می گويند، همچنين در انتهای قدامی نماتودها يک زوج اندام حسی به نام آمفيد وجود دارد که در دو طرف سر به خارج باز می شوند
آمفيدها پذيرنده محرکات شيميايی هستند، ولی ممکن است خاصيت ترشحی هم داشته باشند. در انتهای خلفی بيشتر نماتودها يک جفت زايده به نام فاسميد وجود دارد که از نظر ساختمانی شبيه آمفيد هستند
هسته سلولهای لايه زيرپوست در چهار ناودان طولی که داخل محوطه عمومی کاذب بيرون زدهاند، قرار دارند. اين چهار ناودان طولی در طول بدن کرم امتداد می يابند
سلولهای ماهيچهاي بهطور طولی بين زيرپوست و حفره عمومی بدن قرار دارند كه ممکن است اشکال مختلفی داشته باشند
دستگاه گوارش
دستگاه گوارش در نماتودها کامل و شامل دهان، مری، روده و مخرج است. دهان میتواند ساده (در بيشتر نماتودها) يا پيچيده باشد. اطراف دهان ممکن است توسط تعدادی لب احاطه شود. در برخی از گونه ها بر روي لبها برجستگی هاي پوستی وجود دارد. دهان به طور مستقيم به محوطه دهانی ختم میشود. در داخل دهان ممکن است دندان يا ساير ضمايم کيتينی وجود داشته باشد. شکل و اندازه محوطه دهانی در نماتودهای مختلف متفاوت است و در تشخيص و طبقه بندی آنها اهميت دارد
مری يا حلق بلافاصله بعداز حفره دهانی شروع می شود. مری عضوی است که مواد غذايی را می مکد و وارد لوله گوارش می کند. اين عضو در نماتودها دارای اشکال متفاوتی است و در تشخيص آنها اهميت دارد. سطح داخلی مری توسط پوست پوشيده شده و مقطع عرضی آن سه شاخه است
قسمت خلفی مری ممکن است به اتساع کروی يا بولب ختم شود. در برخی از نماتودها مانند فوق خانواده تريشوروئيدهآ، مری از يک رديف ياخته مخصوص بهنام استيکوسيت تشکيل شده است. اين سلولها ساختمان ترشحی دارند و توسط مجاری کوچکی به فضای داخلی مری مرتبطاند. مری در برخی نماتودها به طور مستقيم توسط دريچهای به روده ميانی متصل میشود
روده ميانی ساختمان ساده و لولهمانندی دارد که از مری تا روده خلفی امتداد می يابد و از يک لايه سلولهای اپی تليال مسطح تشکيل شده است. سطح درونی آن دارای پرزهای کوچکی است که مقدار جذب سلولی را افزايش می دهد. روده در کرمهای ماده به راست روده و مخرج ختم میشود، در حالی که در کرمهای نر قسمت انتهايی دستگاه تناسلی در محوطهای باز میشود که مخرج هم در آن باز میشود، اين محل کلوآک نام دارد
بين ياختههای ماهيچهای بدن و دستگاه گوارش فضايی پر از مايع وجود دارد که به آن محوطه عمومی کاذب میگويند. اين فضا حاوی مايعی به نام همولنف است. اين مايع اغلب فاقد سلول است و ترکيب پيچيدهای دارد. در محوطه عمومی کاذب 6-3 سلول به نام سلوموسيت وجود دارند که اندازه آنها به 5 ميلی متر می رسد. نقش اين سلولها بهطور دقيق مشخص نيست و ولی ممکن است در ترشح، ذخيره سازی و سنتز مواد نقش داشته باشند
محوطه عمومی کاذب دو کارکرد اساسی دارد
1- اسکلت بندی براساس فشار مايع داخلی که در حرکت کرم نقش دارد؛
در نبود دستگاه گردش خون در نقل و انتقال مواد از بافتي به بافت ديگر اهميت دارد2-
دستگاه دفع و تنظيم اسمزی
توانايی نماتودها در تنظيم فشار اسمزی بسيار متغير است و بهنظر می رسد اين موضوع به نيازهای محيط زندگی آنها بستگی دارد. اشکال آزادزی و نوزادی انگل توانايی عبور آب از کوتيکول را دارند
دستگاه دفعی در نماتودهای انگلی اشکال مختلف دارد، ممکن است از يک و يا دو سلول بهنام رنت (دون دسته آدنوفورهآ) تشکيل شده باشد و يا دارای دو مجرای اصلی باشد که بهطور طولی در سراسر کرم در طنابهای جانبی امتداد دارد. اين دو مجرا توسط يک مجرای عرضی نزديک انتهای قدامی به هم متصل شده و توسط مجرای واحدی در سطح شکمی به خارج باز میشود که اغلب بهشکل H است و با کمی تغيير، اشکال مختلفی از آن در نماتودها ديده می شود. کار اين دستگاه تنظيم اسمزی، ترشح مواد و احتمالا دفع مواد زايد است
دستگاه توليد مثل
در بيشتر نماتودها دستگاه تناسلی نر و ماده از هم مجزا هستند. در برخی از موارد کرم ماده ممکن است بهصورت بکرزايی توليد مثل کند. کرم ماده اغلب از کرم نر بزرگتر است و انتهای خلفی آن مستقيم است
دستگاه توليد مثل نر
دستگاه توليد مثل نر بهطور معمول دارای يک و در مواردی دو بيضه نخ شکل است که از آن مجرای آوران خارج میشود. اين مجرا به طرف خلف بدن کرم امتداد میيابد و به مجرای انزال و در نهايت به کلوآک ختم می شود
نماتودهای نر يک يا دو اندام تناسلی اسکلروزه بهنام اسپيکول دارند که شکل و اندازه آن در انواع گونهها متفاوت است. ريختشناسی اسپيکولها در تشخيص نماتودها اهميت دارد. در برخی از نماتودها عضو اسکروزه ديگری به نام گوبرناکولوم وجود دارد که وظيفه آن هدايت حرکت اسپيکولها در زمان جفتگيری است
دستگاه توليد مثل ماده
دستگاه توليد مثل ماده، به طور معمول از دو تخمدان لولهای، مجرای تخمدان و رحم تشکيل شده است که به يک مهبل کوتاه و آن هم به سوراخ تناسلی ختم ميشود. بيشتر نماتودها داراي دو تخمدان و دو لوله رحمی هستند كه به آنها دی دلفيک میگويند و اگر يک تخمدان و يک رحم داشته باشند آنها را مونودلفيک مينامند. چنانچه دو شاخه رحم به سمت قدام باشد نماتود را پرودلفيک نامند و اگر يک شاخه بهطرف قدام و ديگری بهطرف خلف کرم امتداد يابد، آن را آمفی دلفيک گويند. منفذ تناسلی در سطح شکمی در فواصل مختلفی از نزديک دهان تا جلوی مخرج باز ميشود
سير تکاملی
بعد از جفتگيری و باروری، تشکيل پوسته تخم آغاز می شود. پوسته تخم بهعنوان سد دفاعی در بدن ميزبان يا در خارج بدن ميزبان عمل ميکند. تخم بيشتر نماتودها دارای سه لايه است: لايه داخلی تخم از چربی، لايه ميانی کيتيني و لايه خارجی ويتلينی است
تخم بعضی از نماتودها مانند اکسيور دارای دريچه است. تخم نماتودها از نظر اندازه و شکل گوناگون است. برخی از گونهها پوسته ضخيم و برخی پوسته نازک دارند. تعداد تخمی که توسط کرم ماده ايجاد میشود در گونههای مختلف نماتودها فرق میکند. همچنين مرحله تکامل آن هنگام خروج از رحم کرم متفاوت است. تخم بيشتر نماتودها، هنگام خروج از ميزبان نارس بوده و دارای سلولهای جنينی است که به آنها نماتودهای تخمگذار می گويند. در تعدادی از نماتودها، تخم در داخل رحم مراحل رشد را طی میکند. ممکن است تخم دارای نوزاد (تخم نوزادگذار ) يا نوزاد از آن خارج شود، که دسته اخير را زنده زا میگويند
توانايی زنده ماندن تخم در خارج از بدن ميزبان متغير است و بهنظر میرسد به ضخامت پوسته آن بستگی دارد. پوسته، نوزاد را از خشک شدن حفظ می کند. از اينرو انگلهايی که شکل آلودهکننده آنها تخم حاوی نوزاد است، اغلب تخمهايی با پوسته ضخيم دارند که می توانند مدتها در خاک زنده بمانند
بعد از جنين دار شدن تخمها، بسته به گونه انگل ممکن است بيرون از بدن يا پس از بلعيده شدن در داخل بدن ميزبان باز شوند. نوزاد برآيی تخمها در بيرون از بدن به عواملی مانند درجه حرارت، رطوبت و تا اندازهای به خود نوزاد بستگی دارد. در زمان باز شدن تخم لايه درونی آن تحت تأثير آنزيمهای تراوشی و تحرک نوزاد از بين می رود، بنابراين نوزاد می تواند آب را از محيط جذب کند و بزرگ شود و لايه باقیمانده را پاره کند و به بيرون بگريزد
در تعداد زيادی از نماتودها، نوزاد بعد از خروج از تخم دارای مراحل آزادزی (يا پيشانگلی ) است. نوزاد در مرحله اول از تخم خارج می شود و کاملا زندگی آزاد دارد و از ميکروارگانيسمها تغذيه میکند. اين نوزاد پوست اندازي میکند و به نوزاد مرحله دوم تبديل می شود. نوزاد مرحله دوم نيز از ميکروارگانيسمها تغذيه میکند. اين نوزاد پوست اندازی می کند و به نوزاد مرحله سوم يا نوزاد عفونتزا تبديل میشود، ولی پوسته نوزادی مرحله قبل دفع نمیشود و بهعنوان پوشش محافظ اطراف نوزاد را احاطه میكند
نوزاد عفونتزا توانايی تغذيه از بيرون را ندارد و با استفاده از مواد اندوخته شده در مراحل اوليه زنده میماند و با تمام شدن آنها میميرد
در برخی از نماتودها تخم حاوی نوزاد مرحله دوم (مانند آسکاريس) يا تخم حاوی نوزاد مرحله اول (مانند تريشوريس) برای ميزبان عفونتزاست. حرارت و رطوبت دو عامل مهم محيط خارجی براي تکامل و رشد مراحل نوزادی است. نوزاد در حرارتهای زياد، فعالتر و دارای روند تکاملی سريعتر است. از اينرو اندوختههای ليپيدی خود را زودتر از دست میدهد و مرگ و مير نيز افزايش میيابد. در درجه حرارتهای كم، روند تکاملی آهسته شده و در کمتر از 10 درجة سانتیگراد، مراحل رشد متوقف میشود. تخم جنيندار و نوزاد مرحله سوم برای زنده ماندن در شرايط ناسازگار (مانند انجماد و خشک شدن) مقاومت مناسبی از خود نشان میدهند، در حالی که نوزاد مرحلههای اول و دوم آسيب پذيرند
رشد در بدن ميزبان
ادامه سيرتکاملی نماتودها در گونههای مختلف فرق دارد، از اين نظر نماتودها را میتوان به دستههای زير تقسيم کرد
1- کرمهايی که در سيرتکاملی خود به ميزبان واسط نياز ندارند و چرخه زندگی آنها مستقيم است. بيشتر نماتودهايی که در لوله گوارش زندگی می کنند مانند استرونژيلوسها و آسکاريسها در اين گروه قرار دارند. اين دسته از کرمها را کرمهای يکميزبانی می نامند. در اين گروه، نوزاد عفونتزا، از راه دهان يا پوست به بدن ميزبان راه می يابد
2 - کرمهايی که در سيرتکاملی خود به ميزبان واسط نياز دارند، در اين موارد، نوزاد مرحله سوم در بدن ميزبان واسط بهوجود میآيد. اين نوزاد تا رسيدن به بدن ميزبان نهايی در حالت خفته باقی میماند. ميزبان نهايی با خوردن ميزبان واسط يا از طريق گزش پشه آلوده میشود اين گروه از کرمها را کرمهای چندميزبانی گويند، مانند هابرونما (کرم معده اسب) و ديروفيلاريا ايميتيس (کرم قلب سگ)
3- در برخی از نماتودها، يک ميزبان هم ميزبان نهايی و هم ميزبان واسط انگل است و راه انتقال انگل از ميزبان نهايی به ميزبان نهايی ديگر است و مرحله خارج بدنی وجود ندارد، مانند تريشينلا
4- در بعضی از موارد تخم يا نوزاد عفونتزا وارد بدن ميزبانی ميشود که در بدن آن رشدی صورت نمیگيرد، ولی نوزاد زنده میماند و برای موجود ديگر عفونتزا است، اين ميزبان را حامل میگويند، مانند کرم خاکی برای سينگاموس تراکهآ
با ورود نوزاد عفونتزا به بدن ميزبان نهايی، مراحل رشد و پوستاندازی کرم که توسط سازوكارهای عصبی و ترشحی کنترل می شود، ادامه می يابد. آنزيمهای مختلفی در فرار نوزاد از پوستههای قديمی دخالت دارند. بعد از خروج نوزاد رشد آن در اين دوره نيز با پوستاندازی همراه است. مدت زمان لازم برای رسيدن به مرحله بلوغ و دفع تخم يا نوزاد توسط انگل را دوره پيشآشکاری می گويند كه اين زمان براي گونههای مختلف نماتودها متفاوت است.
برگرفته از :http://v89kazeroon.blogfa.com/